اما براستی ماجرای "شعب ابیطالب" و شرایط "بدر و خیبر" چه بود که مورد مثال رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. مروری بر این رویدادهای مهم تاریخ صدر اسلام گویای واقعیت های مهمی است که به نظر می رسد اکنون، مرور و درس آموزی از آن برای همه بویژه مسئولان کشور ضروری شده است.

‌به گزارش مشرق ، جهان نوشت :

 سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به آمریکای جنوبی "سیلی محکمی بر صورت آمریکا"ست؛ این توصیف یکی از خبرنگاران شبکه های تلویزیونی غربی از سفر دوره ای احمدی نژاد به 4 كشور آمريكاي لاتين بود.

علت این تعبیر صریح، بی نتیجه بودن تحریم های گسترده آمریکا و متحدانش علیه ایران است؛ تحریم هایی که به باور غربی ها قرار بود ایران را پیش از این "فلج" کند اما نه تنها این هدف محقق نشده که گسترش دامنه تحریم های ضدایرانی در اوضاع نابسامان اقتصادی آمریکا و اروپا هم، تاکنون تصورات غرب صهیونی را به واقعیت تبدیل نکرده است.

البته برخی خوش خیال های کاخ سفید و فدائیان رژیم صهیونیستی اصرار دارند خواب ناز "تحریم های فلج کننده" را بهم نزنند و گهی لپ لپ خورند گه دانه دانه ...

 همچنین برخی فعالان اقتصادی و سطحی نگر داخلی هم مسحور تبلیغات رسانه های بیگانه و بخشی از تحریم ها شدند و از اصطلاحات نابجایی چون "شعب ابیطالب" برای توصیف وضعیت کنونی کشور استفاده کردند. این افراد روز گذشته به همراه غربی ها پاسخ باور نادرست خود را از زبان سخنان رهبر معظم انقلاب گرفتند.

حضرت آیت الله خامنه ای صبح روز دوشنبه که به مناسبت سالروز واقعه نوزدهم دی قم با هزاران نفر از علما، فضلا، طلاب و قشرهای مختلف مردم قم دیدار داشتند، تاکید کردند: يك روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسيد كه با شِعب ابى‌طالب و محاصره‌ى اقتصادى مسلمانها، آنها را از پا بيندازند؛ اما نتوانستند. اين روسياه‌هاى بدمحاسبه‌گر خيال ميكنند ما امروز در شرائط شِعب ابى‌طالبيم. اينجور نيست. ما امروز در شرائط شِعب ابى‌طالب نيستيم؛ ما در شرائط بدر و خيبريم. ما در شرائطى هستيم كه ملت ما نشانه‌هاى پيروزى را به چشم ديده است؛ به آنها نزديك شده است؛ به بسيارى از مراحل پيروزى، با سرافرازى دست پيدا كرده است.

اما براستی ماجرای "شعب ابیطالب" و شرایط "بدر و خیبر" چه بود که مورد مثال رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. مروری بر این رویدادهای مهم تاریخ صدر اسلام گویای واقعیت های مهمی است که به نظر می رسد اکنون، مرور و درس آموزی از آن برای همه بویژه مسئولان کشور ضروری شده است.

شعب ابیطالب

مشرکان قريش برای اينکه پيامبر (ص ) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند عهد نامه ای نوشتند و امضا کردند که بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمد (ص ) و طرفدارانش قطع کنند. با آنها پیوند زناشويی و معامله نکنند. درهمه پيش آمدها با دشمنان اسلام هم دست شوند. اين عهدنامه را در داخل کعبه آويختند و سوگند خوردند متن آنرا رعايت کنند. ابو طالب حامی پيامبر (ص ) از فرزندان هاشم و مطلب خواست تا در دره ای که به نام "شعب ابی طالب " است ساکن شوند و از بت پرستان دور شوند. مسلمانان در آنجا در زير سايبانها زندگی تازه را آغاز کردند و برای  جلوگيری از حمله ناگهانی آنها برجهای مراقبتی ساختند. اين محاصره سخت سه سال طول کشيد. تنها در ماههای حرام (رجب - محرم - ذيقعده - ذيحجه ) پيامبر (ص ) و مسلمانان از "شعب " برای تبليغ دين و خريد اندکی  آذوقه خارج مي شدند ولی کفار - بخصوص ابو لهب - اجناس را مي خريدند و يا دستور مي دادند که آنها را گران کنند تا مسلمانان نتوانند چيزی خريداری نمايند. گرسنگی  و سختی به حد نهايت رسيد. اما مسلمانان استقامت خود را از دست ندادند.

در مدت محاصره ی شعب، مسلمین داخل شعب با اموال خدیجه یا از طریق برخی از آشنایانشان امرار معاش می کردند. شبانه برای ایشان بصورت مخفیانه گندم و دیگر مواد ضروریشان را می آوردند و خدیجه تمام اموال خود را به رسول اکرم (ص) بخشیده بود تا ایشان به هر شکل لازم در آن تصرف کند.

روزی  از طريق وحی پيامبر (ص) خبردار شد که عهد نامه را موريانه ها خورده اند و جز کلمه "بسمک اللهم " چيزی باقی  نمانده . اين مطلب را ابو طالب در جمع مشرکان گفت. وقتی رفتند و تحقيق کردند به صدق گفتار پيامبر پی  بردند و دست از محاصره کشيدند. البته گروهی همچون ابولهب همچنان از موضع سابق کوتاه نیامدند.

جنگها يا غزوه های پيغمبر (ص)

دشمن کينه توز ديرين اسلام يعنی کفار مکه ، در صدد بودند، به هر صورتی امکان دارد - جامعه نو پای اسلامی را با شکست مواجه کنند - بدين جهت جنگهايی را به مسلمانان تحمیل کردند. پيامبر اکرم (ص ) نيز برای دفاع دستور آمادگی  مسلمانان را صادر فرمود. بنابراين در مدينه از آغاز گسترش اسلام جنگهايی  اتفاق افتاد.

غزوه بدر

در سال دوم هجرت جنگ بدر پيش آمد. در اين جنگ نابرابر تعداد لشکر دشمن 950نفر بود، با آمادگی رزمي ، اما عده مسلمانان فقط 313نفر بود. مسلمانان با نيروی ايمان و با فداکاری کامل جنگيدند و در مدتی کوتاه دشمنان خود را شکست دادند. کفار با 70کشته و 70اسير و بر جای گذاشتن غنائم جنگی بسيار فرار کردند. و دشمن سرسخت اسلام ابوجهل نيز در جنگ کشته شد. اين پيروزی سر فصل پيروزيهای ديگر شد.

جنگ خيبر

جلگه وسيع حاصلخيزى را كه در شمال مدينه، به فاصله سى دو فرسنگى آن قرار دارد، «وادى خيبر» مى‏ نامند و پيش از بعثت پيامبر، ملت‏يهود براى سكونت و حفاظت‏خويش در آن نقطه، دژهاى هفتگانه محكمى ساخته بودند.از آنجا كه آب و خاك اين منطقه براى كشاورزى آمادگى كاملى داشت، ساكنان آنجا در امور زراعت و جمع ثروت و تهيه سلاح و طرز دفاع، مهارت كاملى پيدا كرده بودند، و آمار جمعيت آنها بالغ بر بيست هزار بود، و در ميان آنها مردان جنگاور و دلير فراوان به چشم مى ‏خورد. (1)

جرم بزرگى كه يهوديان خيبر داشتند، اين بود كه تمام قبائل عرب را براى كوبيدن حكومت اسلام تشويق كردند، و سپاه شرك با كمك مالى يهودان خيبر، در يك روز از نقاط مختلف عربستان حركت كرده خود را به پشت مدينه رسانيدند. در نتيجه، جنگ احزاب رخ داد، و سپاه مهاجم با تدابير پيامبر و جانفشانى ياران او، پس از يكماه توقف در پشت‏خندق، متفرق شدند و به وطن خود - از آن جمله يهودان خيبر به خيبر - بازگشتند و مركز اسلام آرامش خود را بازيافت.

ناجوانمردى يهود خيبر، پيامبر را بر آن داشت كه اين كانون خطر را برچيند، و همه آنها را خلع سلاح كند.زيرا بيم آن مى‏ رفت كه اين ملت لجوج و ماجراجو، بار ديگر با صرف هزينه‏ هاى سنگين، بت‏پرستان عرب را بر ضد مسلمانان برانگيزند، و صحنه نبرد احزاب بار ديگر تكرار شود. بخصوص كه تعصب يهود نسبت‏به آئين خود، بيش از علاقه مردم قريش به بت‏پرستى بود، و براى همين تعصب كور بود كه هزار مشرك اسلام مى ‏آورد، ولى يك يهودى حاضر نبود دست از كيش خود بردارد!

بدين جهت دستور فرمود مسلمانان برای فتح خيبر عازم آن ديار شوند. پس از تلاش و مقاومت بسيار اين سنگرها - يکی پس از ديگری - فتح شد. پيروزى فوق‏العاده مسلمانان در اين نبرد، در گرو سه عامل بود: 1- نقشه و تاكتيك نظامى.    2- كسب اطلاعات و تحصيل اسرار داخلى دشمن.   3- جانبازى و فداكارى همه جانبه اميرمؤمنان.

پس از فتح دژهای خيبر يهوديانی که در قريه "فدک " - در 140 کيلومتری مدينه مي زيستند - بدون جنگ و مقاومت تسليم شدند و سرپرستی پيامبر (ص) را بر خود پذيرفتند. برابر قوانين اسلام ، جاهايی که بدون جنگ تسليم مي شوند مخصوص پيامبر (ص) است . اين قريه را رسول مکرم به دخترش فاطمه زهرا (س) بخشيدند، که ماجرای غصب آن، تا زمان عمر بن عبد العزيز در تاريخ ثبت است.

این نگاه گذرا بر فتوحات بدر و خیبر، شیرینی تعبیر رهبر معظم انقلاب درباره توصیف شرایط کنونی جمهوری اسلامی را بوضوح روشن می سازد؛ سپاه پیامبر اسلام با "صبر و ایستادگی" بود که سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح کرد و با وجود "قلت نفرات و ابزار" پشت دشمن به ظاهر شکست ناپذیر را خرد کرد.

این درست همان عامل مهمی است که زمینه پیروزی ها و پیشرفت های شگفتی آفرین ایران اسلامی در 33 سال اخیر بوده است. توطئه ها و روش های دشمنان کنونی ایران اسلامی هم تقریبا مشابه همان رویکرد کافران و یهودیان افراطی صدر اسلام است. اما صبر و ایستادگی بصیرانه ملت در مقابل دشمن و توطئه های مکررش، بارها جبهه غرب صهیونی را نزد ملت ها زبون و خوار کرده و پیچیده ترین برنامه ریزی ها و سناریوهای آنان را با فریاد مقاومت ملت ایران از کار انداخته است.

بر پایه این واقعیت است که رهبر معظم انقلاب در ادامه توصیف پندآموز خویش، تصریح کردند: امروز مردم ما را از محاصره‌ى اقتصادى مي ترسانند؟ با اين حرفها، با اين ترفندها مي خواهند مردم را از صحنه بيرون كنند؟ مگر چنين چيزى ممكن است؟ امروز ميخواهند در اراده‌ى مسئولين اختلال ايجاد كنند؟ «قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتّبعنى»؛ اين راهى است كه با بصيرت انتخاب شده است، اين راهى است كه با مجاهدت باز شده است، اين راهى است كه با خون عزيزترينها هموار شده است. ما از اين راه رفتيم، به قله‌هائى هم دست پيدا كرديم.

ایشان پاسخ جلسات محرمانه و پی در پی سران غربی برای فشار همه جانبه به ایران را هم اینگونه پاسخ دادند که "ما متوقف نمي شويم، ان‌شاءالله پيش مي رويم؛ ولى تا امروز هم به قله‌هاى بسيارى دست پيدا كرده‌ايم. جمهورى اسلامى، امروز كجا، بيست سال و سى سال قبل كجا؟ دشمنان جمهورى اسلامى، هيمنه و باد و بروتِ آن روزشان كجا، ضعف و انكسار امروزشان كجا؟"

اشاره تلویحی حضرت آیت الله خامنه ای به پیشرفت های بی سابقه ایران اسلامی در عرصه های مختلفی علمی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و... است. شکستن مرز انحصاری ده ها علم از جمله، هسته ای(چند شاخه)، سلول های بنیادین(چندین رشته)، پرتاب ماهواره، تجهیزات مدرن نظامی و... تنها نمونه هایی از آنهاست که جمهوری اسلامی را در این حوزه ها تا جمع چند کشور پیشرفته دنیا بالا کشانده و از او کشوری مدعی ساخته است.

این جدای از فراگیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه و حتی فراتر از آن است که برچیدن بساط آمریکا و صهیونیست ها از کشورهای وابسته سابق را آغاز کرده ودر حال قطع کردن دست آن ها از چاپیدن منابع مسلمانان است؛ واقعیتی که تاکنون بارها صدای نگرانی سران رژیم صهیونیستی را هم در آورده است.

اکنون خود تئوریسین های کاخ سفید هم اذعان دارند که سرعت رشد ایران بسیار جلوتر از دنیا و غرب است و هر لحظه بر شتاب موتور پیشرفت علمی، اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی افزوده می شود.

بی شک همه این "به در و دیوار زدن ها"ی غرب صهیونی از تحریم گرفته تا طرح‌چینی برای دخالت در امور داخلی ایران و براه انداختن فتنه‌های جدید، هم تلاش برای کنترل شتاب همین قدرت نوظهور و مهارنشدنی است؛ قدرت جذابی که این روزها ملت های مسلمان و حتی غیر مسلمان را یکی پس از دیگری به تکمیل قطار ضداستکباری دنیا کشانده و خود لوکوموتیو این قطار نویدبخش و متوقف نشدنی شده است. به گمان بخشی از ناظران، جنبش 99 درصدی وال استریت هم واگن هایی از این قطار طولانی اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس